وقتی به این گروه از خانم ها تذکر می دهید، جواب خودشان و احیاناً تفکر مردشان این است که، مسلمان هستیم، نماز می خوانیم و روزه می گیریم و …، به اصطلاح دلمان پاک است و به ظاهرمان نگاه نکنید. در مواردی حتی خود را مسلمان تر از دیگران نیز می دانند.(قصد بی احترامی نداریم، چیزی که اتفاق افتاده و شاهد بودیم را بیان می کنیم)
اما، قرآن کریم که همیشه و همه جا مانند کوه در مقابل تفکرات ضد اسلامی و ضد اخلاقی و ضد خدایی ایستاده است و ملاک و معیار شاخص و قدرتمندی برای شناخت خیر از شر و راه راست از راه کج است، اینجا هم برای این مدعای بعضی ها جواب خوبی دارد.
همه ما سوره عصر را خوانده و می شناسیم. همین سوره کوچک درخود مهمترین مفهوم ها را نهان کرده است، شاید نهان کردن هم تعبیر مناسبی نباشد. حتی در ظاهر نیز می توان این سوره را به زیبایی فهمید و نتیجه از آن گرفت.
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَ الْعَصرِ(۱) إِنَّ الانسنَ لَفِى خُسرٍ(۲) إِلا الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ وَ تَوَاصوْابِالْحَقِّ وَ تَوَاصوْا بِالصبرِ(۳)
در سوره عصر، چهار رکن اصلی سعادت بشر به مردم عرضه شده است.به این ترتیب که ایمان، عمل صالح، دعوت کردن مردم به حق و صبر کردن در این راه، در این سوره با چیدمانی قابل تامل پشت سر هم آمده است.
اگر کمی در قرآن کریم به عنوان کتابی آسمانی که به اعتقاد دشمن و دوست، کتابیست که جز معجزه نامی دیگر نمی توان بر آن گذاشت، سیر کنیم و مطالعه کنیم، خواهیم دید در اکثر جاهایی که به لزوم ایمان داشتن اشاره شده است، بلافاصله عمل صالح را نیز اضافه می کند، به این معنی که دین وقتی ارزش دارد که نتیجه ای هم داشته باشد و نتیجه آن چیزی نیست جز عمل صالح…
به راحتی می توان فهمید که فقط داشتن ادعای دینداری نمی تواند برای سعادت انسان کافی و کامل باشد. به عنوان مثال دین وقتی کاملتر می شود که در نحوه رفتار اجتماعی ما، نوع پوشش ما، نحوه زندگی ما نیز تاثیر گذاشته باشد.

پله بعدی در کامل تر شدن دین، دعوت و سوق دادن دیگران به حق است. به تعبیری، امر به معروف و نهی از منکر…
مدتی است که برخورد برخی از افراد با آمران معروف، مربوط به بحث حجاب در رسانه ها منتشر شده است. کسی که ادعای دین داشتن می کند و به قرآن اعتقاد دارد، هیچ گاه نمی تواند به تذکر دادن دیگران خرده بگیرد و تقابل کند. مطمئناً آمر به معروف، به وظیفه الهی خویش عمل می کند و سومین محور سوره عصر نیز همین را ثابت می کند.
در محور چهارم بحث کمک گرفتن از صبر پیش می آید. کسانی که می خواهند جامعه آنها از منکرات پاک شود و در جامعه به قانون خداوند زندگی در جریان باشد، سوای از اینکه باید ایمانشان، عمل صالح در پی داشته باشد و دیگران را نیز به حق دعوت کنند، در این راه صبر هم باید پیشه کنند. صبری زیبا، که حتی اگر جامعه به نیت خیر آنها جواب مثبت نداد، برخورد کرد، تنهایش گذاشت، او کار خود را ادامه دهد و چشمش به رضای خدا باشد…
نتیجه اینکه، برخی به قول قرآن کریم "نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ" هستند(آیه ۱۵۰ سوره نساء). دین را فقط برای گوشه ای از زندگی خود که به مشکلی می خورند نیاز دارند. شب های احیا را برای بخشیده شدن گناهان و راحت کردن وجدانشان و نماز را از سر رد تکلیف و … ادا می کنند و به جا می آورند.
اسلام از واژه تسلیم در مقابل حق می آید، اگر قرار است مدرن شدن به معنای تمرد از دستورات قرآن باشد، بهتر است هیچ وقت مدرن نشویم. زیرا این مدرن بودن و به روز بودن در چند روز زندگی دنیا، عاقبتی جز عذاب و نارضایتی خدا ندارد…
در آخر، آیه ۱۴ سوره حجرات را با دقت می خوانیم:
قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی قُلُوبِکُمْ وَ إِنْ تُطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمالِکُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ
عربهای بادیه نشین گفتند: «ایمان آورده ایم» بگو: «شما ایمان نیاورده اید ، ولی بگویید اسلام آورده ایم ، امّا هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است! و اگر از خدا و رسولش اطاعت کنید ، چیزی از پاداش کارهای شما را فروگذار نمی کند ، خداوند ، آمرزنده مهربان است.»
نظرات شما عزیزان:
|